مشکل در زندگی زناشویی

اگر به همسرتان شک دارید این مطلب را بخوانید!

شک و بی‌اعتمادی به همسر شاید در هر رابطه‌ای گاهی احساس شود، اما آن چه که مهم است چگونگی کنترل این حس است.

به گزارش آی‌زندگی، «خیالم راحت نبود مدام احساس می‌کردم چیزی را از من پنهان می‌کند. از اتفاقات و گفت و شنود‌هایی که در روز با دیگران داشت چیزی نمی‌گفت، مدعی بود که این حرف و حدیث‌ها ارزش تعریف کردن ندارد، اما برای من همه‌چیز فرق داشت من احساس می‌کردم این نگفتن‌ها پنهان کاری است.

حرفش این بود که این اتفاقات بی‌اهمیت‌تر از آن است که یادش بماند و بگوید. اما حرف من این بود که چرا باید کسی این اتفاقات بی‌اهمیت را هم پنهان کند. حتما ریگی به کفش دارد! کم‌کم این سوتفاهم‌ها تبدیل شد به سوظن! از او نگفتن و از من حساسیت. شروع کردم به چک کردن موبایل و مکالماتش. شروع کردم به پرس‌وجو و ریزبینی آنقدر که کلافه و عصبانی می‌شد من هم با رفتارش حساس‌تر می‌شدم. زندگی‌مان با همین اتفاقات به اینجا رسید».

این صحبت‌ها، درددل خانمی است که حالا در دادگاه خانواده نشسته و به قول خودش زندگی‌شان به ته خط رسیده. آنقدر این شک‌های بی‌مورد زندگی‌شان را تلخ کرده و به مسیر اشتباه کشیده که دیگر راهی برای درست کردنش ندارد. آخر حرف‌‍ هایش می‌گوید فکر نمی‌کردم زندگی‌ام به اینجا برسد. زندگی مثل یک کشتی است از همان اول اگر درست هدایتش نکنی شاید هیچ‌وقت به ساحل آرامش نرسی!

اگر بی‌اعتمادی‌مان را کنترل نکنیم چه می‌شود؟!

شک و بی‌اعتمادی به همسر شاید در هر رابطه‌ای گاهی احساس شود، اما آن چه که مهم است چگونگی کنترل این حس است. «مهدی ناجی عظیمی»، زوج درمانگر و مشاور خانواده در رابطه با بی‌اعتمادی زوجین به یکدیگر می‌گوید: «برخی از زوجین به دلیل اختلافاتی که با هم دارند دچار بدبینی‌های شدید می‌شوند و همین بدبینی‌ها عامل اصلی طلاق است. به عبارت دیگر امروزه یکی از دلایل طلاق نداشتن اعتماد کامل به همسر است و این بی اعتمادی پایه‌های رابطه‌ی زوجین را سرد و شکننده می‌کند. شک و بی‌اعتمادی موجب دوری عاطفی و سپس در راستای آن موجب سردی رابطه می‌شود و می‌تواند باعث خیانت و در نتیجه طلاق شود.»‌

گمان نکنید بدبینی به سراغ شما نمی‌آید!

اینطور نیست که فکر کنید بی‌اعتمادی و شک حتما یک بیماری است که سراغ شما نمی‌آید. گاهی اختلاف رفتار زوجین، تفاوت سبک تربیتی و تفاوت رسومات و خانواده‌‍‌ها وقتی در زندگی یک زوج نمود پیدا می‌کند موجب احساس بی‌اعتمادی و شک در مواردی از زندگی می‌شود. در ادامه چند عامل ساده ایجاد بدبینی را در روابط زوجین را با هم مرور می‌کنیم. عواملی که بسیار مهم هستند، اما شاید بیشتر ما توجه‌ای به تاثیر آن در زندگی‌مان نداشته‌ایم.

شما دچار اضطراب جدایی هستید اگر این رفتار‌ها را دارید!

این زوج درمانگر و کارشناس خانواده درباره اصلی‌ترین عامل شک اینطور می‌گوید: «یکی از علت‌های اصلی بدبینی سبک دلبستگی افراد است. برای مثال بعضی از کودکان در دوران کودکی از طرف والدین رابطه امنی را تجربه نمی‌کنند. اینطور که بچه‌ها دوست دارند والدینی داشته باشند که نیاز‌های آن‌ها را برآورده کنند. آن‌ها را به آغوش بگیرند، به آن‌ها توجه کنند و نیاز‌های مادی‌شان را برطرف کنند. حضور والدین در مواقعی که کودک نیازمند است خصوصا در مواقع خطر باعث می‌شود او این احساس را بکند که دنیا جای امنی است و این یعنی یک دلبستگی ایمن! اما وقتی این نیاز‌ها برآورده نشود، فضای روانی او به سمت ناامنی می‌رود و همواره دچار اضطراب جدایی است.»

دکتر ناجی عظیمی در ادامه می‌گوید: «کودک با همین اضطراب جدایی رشد می‌کند و وقتی ازدواج می‌کند مدام از اینکه همسرش با والدینش، با دوستانش و همکارانش در ارتباط باشد نگران است و فکر می‌کند دیگران برای او ارزش بیشتری دارند. با خودش فکر می‌کند همسرش کنارش نیست. او را دوست ندارد و برای او اهمیتی ندارد. این احساس تحقیرآمیز و بی ارزشی که در او ایجاد می‌شود باعث بدبینی می‌شود و فرد سعی می‌کند همسرش را کنترل کند.»‌

اینجاست که شما تلفن همراه همسرتان را به دست می‌گیرید و سعی در کنترل روابط او دارید. شاید همسرتان یک رابطه عادی با اطرافیان، والدین و دوستانش را تجربه کند، اما همین ارتباط عادی هم برای شما احساس خوشایندی را به همراه ندارد و آنوقت است که می‌خواهید تمام ارتباط او را محدود به خودتان کنید.

شاید هم حسادت‌های بی دلیل‌تان از همین نقطه شروع شود. حسادت به اطرافیانش و قطع ارتباط با آنها! اینکه امروز با چه کسی تلفنی حرف زده؟! کدام دوستش را در طول روز دیده؟! به مادرش چه گفته؟! و فلان فامیل در مهمانی با او چکار داشته برایتان مهم می‌شود. چیز‌هایی که شاید اهمیت چندانی برای دیگران نداشته باشد! خودتان را اذیت نکنید پیشنهاد می‌کنیم یک بار برای همیشه بشینید و با همسرتان گفتگو کنید. جایگاه خودتان را در میان آدم‌های اطرافش مشخص کنید و خیالتان را راحت کنید!

یک اختلاف کلیدی که باید جدی بگیرید!

دکتر ناجی عظیمی در رابطه با یک دلیل کلیدی و موثر دیگر در ایجاد بدبینی‌ها می‌گوید: «میزان نزدیکی و دوری عاطفی هر عضو خانواده نسبت به اعضای دیگر خانوادش را سطح تمایزیافتگی می‌گویند هر فردی در رابطه خودش با خانواده اصطلاحا سردتر یا گرم‌تر رفتار می‌کند. مثلا بعضی‌خانواده‌ها بسیار با احترام با هم برخورد می‌کنند. مدت محدودی با هم هستند. کسی در تصمیمات دیگری دخالتی ندارد. مرز‌ها مشخص و ارتباط قاعده‌مند است. این خانواده سطح تمایزیافتگی بالایی دارد.

اما در مقابل برخی خانواده‌ها خیلی اهل شوخی و روابط گرم عاطفی هستند. برایشان مرز‌ها و قاعده‌های مشخصی وجود ندارد. تصمیمات را با هم می‌گیرند و در امورات هم دخالت می‌کنند. وقتی زوجین از این دو سطح متفاوت با هم ازدواج می‌کنند انتظارات‌شان از همدیگر متفاوت می‌شود. مثلا فردی که سطح تمایزیافتگی بالایی دارد انتظار دارد که همسرش او را درک کند، فاصله و حریم شخصی با او داشته باشد. اما همسری که سطح تمایز یافتگی پایینی دارد انتظار دارد همسرش تمام وقت را با او باشد. حریم شخصی‌ای نداشته باشد. رابطه یک زوج با دو سطح مختلف باعث شک و شروع بدبینی‌ها می‌شود.»‌

با این تعریف قطعا وقتی شما از دو سطح مختلف باشید و توجهی به این اختلاف‌ها نداشته باشید. همه‌چیز برایتان می‌تواند تبدیل به یک اختلاف و درگیری در زندگی شود. اگر شما سطح تمایزیافتگی بالایی داشته باشید. اینکه همسرتان چرا با دوستانش این‌قدر گرم می‌گیرد. این قدر اجتماعی است و با اطرافیانش رابطه صمیمی‌ای دارد برایتان جای سوال می‌شود و بعد از آن هم باعث شک و بدبینی! آن‌وقت است که روی افراد حساس می‌شوید و می‌خواهید رابطه همسرتان را با آن‌ها قطع کنید. شاید اگر به چای چک کردن او، حساسیت روی افراد و بحث و اختلاف، به سطح تمایزیافتگی‌تان توجهه کنید بسیاری از مشکلات‌تان حل شود!

تجربه تلخ را با زندگی خودتان مقایسه نکنید!

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که تجربه تلخی از خیانت زوجین به هم را خوانده یا شنیده باشید و بخواهید آن را به زندگی خودتان تعمیم دهید و همواره نگران این موضوع باشید که نکند همسر شما هم! یا اینکه اتفاق تلخی که در میان اطرافیان‌تان شاهدش بودید شما را تبدیل به فردی محافظ کار و کنترل‌گر کند. اما ادامه دادن به این رفتار می‌تواند حس بدبینی را در شما تقویت کند و پای شک را به زندگی‌تان باز کند.

ناجی عظیمی مشاور و زوج درمانگر می‌گوید: «یکی از عوامل بدبینی به همسر داشتن تجارب منفی و ترس‌هایی است که در ذهن فرد از این تجربه شکل گرفته. فرقی هم نمی‌کند چه مستقیما برای خود فرد اتفاق افتاده باشد و یا اینکه برای دیگران رخ داده باشد و او شنیده باشد. این تجارب منفی می‌تواند فرد را دچار بدبینی کند.»‌

بدبینی چه بلایی بر سر زندگی زوجین می‌آورد؟!

این کارشناس خانواده در پاسخ به اینکه بدبینی چه بلایی بر سر زندگی زوجین می‌آورد می‌گوید: «بدبینی رابطه زوجین را سرد می‌کند. بین آن‌ها فاصله ایجاد می‌کند. باعث خشم می‌شود فرد را همیشه در حالت اضطراب و نگرانی نگه‌می‌دارد. باعث سخت گیری فرد به خودش می‌شود. مدام خودش را به زحمت می‌اندازد تا در کار همسرش کنجکاوی کند و مدام نوشخوار‌های ذهنی دارد. از رشد و پیشرفت باز می‌ماند. کنترل زندگی از دستش خارج می‌شود. از دیگران فاصله می‌گیرد و همین عوامل دچار تشدید بدبینی می‌شود و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.»‌

شاید بیشتر از ما گمان نمی‌کردیم که بدبینی ریشه‌های ساده و علت‌های کوچکی دارد که اگر از همان ابتدا آن‌ها را با شریک زندگی‌مان حل نکنیم زندگی‌مان را به سمت بی‌راهه ببریم و چیزی از لذت زندگی در کنار همسرمان نصیب‌مان نشود. پیشنهاد می‌کنیم درباره اضطراب جدایی و سطح تمایزیافتگی با همسرتان حرف بزنید و این فاکتور‌ها را برایش توضیح دهید. آن وقت در این جلسه خانوادگی جایگاه خودتان و سطح تمایزیافتگی‌تان را مشخص کنید. از همسرتان هم بخواهید که همین کار را بکند. با این‌کار از ایجاد سوتفاهم‌ها جلوگیری می‌کنید. هم‌دیگر را بیشتر می‌شناسید و راه بدبینی به زندگی‌تان را می‌بندید!

منبع: فارس

0 0 رای ها
امتیاز به مطلب
دنبال کردن نظرات
اطلاع از
0 نظر
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پربیننده امروز
آخرین مطالب
0
خوش‌حال می‌شیم نظرتون رو درباره این مطلب بدونیمx